هورا هورا راه رفتن چه خوبه!!
الان تقریبا 3 هفته ای هست که دیگه راه میرم اولش باید از یک جایی میگرفتم تا بلن بشم اما هلان دیگه حرفه ای شدم و به تنهایی میتونم بلند بشم و راه برم خیلی مه از اینکه این توانایی رو پیدا کردم ذوق میکنم و میخندم و جیغ میزنم و راه میرم خلاصه حسابی حسابی میتونم شیطونی کنم
تازه از هرجایی که قدم برسه هم بالا میرم مثلا تختخوابو میز توالت و ...
روی تخت که حسابی ذوق میکنم و شروع میکنم به دویدن و بالا و پایین پریدن بخاطر همین مامان میگه آنیتایی خیلی خطرناک شدی و دائم باید مراقب من باشه تا از یک جایی خودمو پرت نکنم پایین
چند وقته که غذا خوردنم خیلی داستان داره و موقع غذا خوردن باید دو نفر که معمولا مامان و بابا هستند باید دور خونه بچرخند و سر منو گرم کنند تا من لطف کنم 1 قاشق بخورم و اینجاست که جفتشون این شکلی میشن خوب اینه دیگه اینم قدرت آنیتایی منه
تعجب نکنید تو این عکسه من درحال دالی کردنم
راستی یادم رفت چه چیزایی بلدم بگم یکیش دالی هست البته بصورت دا.................
در در هم میگم اونم میگم د..........................................................د........
یک عروسک خرپفی دارم که هر وقت می بینمش سریع میگم خخخخخخخخخخخخخخخخخپف
چون بابا بزرگ هم بیشتر وقتها خوابه به اونم میگم خخخخخخخخخخپف