آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

ماجراهای آنیتا

آنیتا و کلی شیطونی جدید

1394/2/24 10:48
نویسنده : minabaghernezhadi
180 بازدید
اشتراک گذاری

من کلی چیزای جدید یاد گرفتم که بگم

اول از همه بگم که اسم مامان رو یه دفعه ای در تاریخ 9 اردیبهشت بلد شدم که بگم و حالا هر وقت مامان صداش میکنم و جواب نمیده یا در شرایط بحرانی صداش میکنم مییییییییییییییییییییییییییییییییییییینا و مامان هم که خیلی ذوق میکنه که نم یادگرفتم اسمشو صدا کنم سریع جواب میده جججججججججججججججججججانم و اینطوری مشکلات من حل میشهچشمک

یکی از کلمات رمزی که میگم توش هست که به هر نوشیدنی غیر از آب و چایی میگم مثل دلستر و نوشابه

به چایی هم میگم تایی

بهترین بازی که دوست دارم بپر بپر روی تخته هم تخت خودم هم تخت مامان وبابا مخصوصا اگه یکیشون هم دراز کشیده باشند چون اینجوری هم رو تخت میپرم هم روی شکم و سر و کمر اونا خیلی هم خوش میگذرهخندونک

اگه یه کاری رو دوست نداشته باشم انجام بدم دستمو بالا میگیرم و میگم دوشت نه نخوامبای بای

مثل سابق عاشق کتاب خوندن هستم و وقتی مامان برام کتاب میخونه دست میزنم و گاهی من هم باهاش میخونم

راستی از خوابیدن شبها بگم دیگه این مدلی شده که با مامان میریم تو تخت من انقدر شعر میخونیم و بالا پایین میپریم تا مامان خوبش ببرهزبانبعد وقتی خیالم راحت شد که مامان خوابه بعد از کلی شیطونی منم میخوابمخواب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)