آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

ماجراهای آنیتا

بدون عنوان

1393/1/9 1:28
نویسنده : minabaghernezhadi
115 بازدید
اشتراک گذاری

این چند وقت که نبودم به دلیل این بود که آخر ساله و همه حسابی سرشون شلوغه!

اول اینکه دومین مروارید سفیدم در تاریخ 92/12/16 در اومد و من حسابی مخصوصا با این دومی ممه رو گاز می گیرم و جیغ مامان رو در میارمنیشخند

راستی بعد از دندون اولم مامان پروین برام آش دندونی درست کرد تازه به من هم ازش دادند خوردم خیلی خوشمزه بودلبخند اما چون من اون روز خیلی بد اخلاق شده بودم  متاسفانه عکسی ندارم اما همه زحمت کشیده بودند و برام کلی کادو دادند که بعدا عکسشون رو نشون میدمبغل

تو این چند روز گذشته با پدیده ای به نام خونه تکونی آشنا شدم  ولی اصلا دوستش نداشتم چون مامان و بابا منو میگذاشتم یک طرفی و میرفتند دنبال کارشون و کسی نبود که با من یازی کنهناراحت

خوب منم حوصلم سر می رفت و جیغ و داد راه می انداختم اون وقت مامان و بابا این شکلی می شدندگریه

اینجا منم دست به کار شدم و دارم کمک میکنم

بعدش خسته شدم رفتم نشستم تو کمدم استراحت کنم

خلاصه با هر سختی بود بالاخره کارهامون تموم شد و به زندگی عادی برگشتیم و من میتونم حسابی شیطونی کنم

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)