آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

ماجراهای آنیتا

روزهای اول

1392/5/28 12:07
نویسنده : minabaghernezhadi
108 بازدید
اشتراک گذاری

روزهای اولی که اومدیم خونه خیلی هیجان انگیز بود.من وارد جایی شده بودم که تا حالا ندیده بودم .مامان وبابا برام یه اتاق خوشگل درست کرده بودن که پر بود از لباسها و اسباب بازیهای خوشگل و رنگیهورا

 

وقتی 4روزم شد مثل خیلی از نینی ها که تازگی مد شده زردی گرفتم و مجبورشدم 3 روز برم بیمارستان مامان و بابا خیلی ناراحت بودن و مامان گریه میکرد خدا رو شکر خوب شدم و دوباره برگشتیم خونه اینم چندتا از عکسایی که مامان وقتی بیمارستان بودم ازم انداخته

 

روزای اولی که بدنیا اومده بودم سر شیر خوردن با مامان ماجراها داشتیم... آخه من خیلی کوچولو بودم و بلد نبودم شیر بخورم مامان هم تازه کار بود و بلد نبود بهم شیر بده بخاطر همین هر بار که وقت شیر خوردنم میشد حسابی با هم کشتی میگرفتیمخندهاما الان جفتمون حرفه ای شدیم و از شیر خوردن لذت می بریمتشویق

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)