آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

ماجراهای آنیتا

آنیتا در سفر

1392/8/9 11:53
نویسنده : minabaghernezhadi
102 بازدید
اشتراک گذاری

هفته پیش من برای اولین بار با پدیده ای بنام سفر آشنا شدم .خیلی جالب بود و جاهایی رو دیدم که تا حالا ندیده بودم و فهمیدم دنیا چقدر بزرگه !!

من و مامان و بابا به اتفاق مامان پروین و بابابزرگ و دایی سعید اینا و دایی وحید اینا رفتیم بندر انزلی

توی راه بیشتر من این شکلی بودم

بعضی وقتا هم این شکلی می شدم

وقتیهایی که هوا سرد میشد مامان منو این شکلی می کرد

به من تو هوای آزاد خیلی خوش می گذشت و حسابی همه جا رو تماشا می کردم

سفرمون یک قسمت هیجان انگیز هم داشت .سوار قایق شدیم و رفتیم به مرداب انزلی من توی کرییرم زیر یک عالمه پتو بودم ولی ازبس قایق تند میرفت و من خوشم می اومد هیچی نمی گفتم موقع برگشتن هم بارون گرفت و همه خیس شدن ولی من چون زیر پتو ها بودم خیس نشدمنیشخند

و اما دریا که خیلی قشنگ بود فقط یه خورده سرد بود و من و مامان مجبور شدیم زودی فرار کنیم و به ویلا برگردیم

خلاصه فهمیدم که مسافرت خیلی چیز خوبیه و خیلی بهمون خوش گذشتلبخند

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

yasaman
24 آبان 92 0:08
salam khale kopoliye man khoobi?cheghadr bozorg shodi.mashalla cheghadr moo daridelam vasat ye donya tange.behet hasoodim mishe k mamanet enghadr doostet dare salam khale yasaman chera Elina topolu ro nemiyari baham bazi kanim?man v maman kheyli delemun baratun tang shode