بدون عنوان
دیگه کم کم دارم دختر بزرگی میشم و کارهای جدیدی یاد گرفتم مثلا صدای مامان و بابا رو می شناسم
مامان هم از این توانایی من استفاده میکنه و هر وقت کار داره منو میذاره روی میز ناهار خوری ! و کارهاشو میکنه و با من حرف میذنه ومن هم با آغوم و پاغوم که البته معنی های زیادی داره جوابش رو میدم
خیلی هم خوش خنده هستم و تا باهام حرف می زنند میخندم
راستی هفته پیش واکسن 2ماهگیم رو زدم بخاطر همین رفتیم خونه مامانی.خیلی درد داشت 2 تا آمپول خوردم و یک قطره مامان میگه برای سلامتیم لازمه پس چاره ای نیست باید تحمل کنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی